Tuesday, April 6, 2010

55

بودند كساني كه امند و رفتند
بودن كساني كه پيشم جا ماندند
و هستند كساني كه براي جا مانده هايشان تلاش كردند
.
.
كسي صدايش پيش من جا ماند،آمد و گرفت و من هميشه حسرتش را دارم
كسي دستهايش را پيشم گذاشت.يكي را برگرداندم و ديگري را پتهان كردم
كسي چشمهايش را گذاشت و من راضي بودم.يادش رفته بود آن را پس بگيرد
و او...لبخندش را گذاشت.آن لبخند كجكي مسخره كه هيچ وقت دوستش نداشتم و اما هيچ وقت آن را پس نگرفت و حالا همان روي زندگي ام سنگيني مي كند.
كسي بيايد و ان را پس بگيرد

Thursday, March 4, 2010

54


شب با پياله هاي پياپي
پايان نمي گرفت





.
حميد مصدق

Wednesday, March 3, 2010

53




در ميكده باز است....كه اين قصه دراز است!ا

Monday, March 1, 2010

52

امروز عاشق دستام و ناخنام با لاك قرمزم شدم وقتي داشتم خيار پوست مي كندم
امروز عاشق لبام و رژ قرمزم شدم وقتي اثرشو روي ليوان ديدم
.
.
ببين به كجاها رسيدم!ا

Sunday, February 21, 2010

39

خدا مي دونه با كي هستي اين روزا

Thursday, February 4, 2010

38

اين روزا زندگي شده ترانه جنوبي
شده سهيل نفيسي
تو مدتي كه از خستگي ميفتم تو رختخواب
و
فاصله اي كه خوابم ببره

Wednesday, December 2, 2009

خوبي تنهايي فقط به اينه كه
كسي نيست كه به دليل بلند گريه كردن وبلند خنديدن، تورو ديوونه بخونه