Monday, September 7, 2009

21

چی به سرم داره میاد آقای ه؟
معنی این دردای مشکوک چیه؟
معنی این بی چارگی چیه؟
.
.
بی انصافیه اما گاهی دلم نمی خواد شما همه جا حضور داشته باشین
زمان خیلی کمیه برای اینکه اعتراف کنم کم آوردم
دلم مشورت می خواد!ا

Sunday, September 6, 2009

20

تمام دارایی یخچالم یه قوطی باواریای نصفه است
این صحنه رو آخرین بار تو یه فیلم آبگوشتی دیده بودم

19

I know!
Don't deny it.
i know
I KNOW
I know.
You can laugh about my open fly!

Saturday, September 5, 2009

18

روزها دیوار مترو رنگ می زنیم و
شبها مسهل می شویم
روزها سالاد درست می کنیم و
شبها مست می گردیم
روزها به تماشای مردم می نشینیم و
شبها شاعر می گردیم
.
.
.
ا(در تمامی این موارد بازهم اسهال به همراه ماست)ا

Friday, September 4, 2009

17

من با اینا غریبم
با مجسمه آدما
و
با آدمای مجسمه

Wednesday, September 2, 2009

16

دست سرد و سیاه او
و
چشمهای به راه مونده ی من
و
کسی که بود،اما رفت
بی صدای بی صدا!ا

15

بی صدا رفت
چونکه فقط اینجارو نمی خواست

Tuesday, September 1, 2009

15

فقط خدا می دونه تا چه حد خستم!ا